چهارشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۲، ۰۵:۳۴ ق.ظ
سلام به همه شما دوستان عزیز
حالتون خوبه
ببخشید چند وقت نتونستم در خدمتتمون باشم
راستی تمام شدن تعطیلات تابستونی رو بهتون تسلــــــیت عرض میکنم !
دیگه گفتیم از سال تحصیلی جدید براتون از زندگی طلبگی بنویسیم بخاطر اینکه خیلی از دوستان دوست داشتند که وارد حوزه بشند و سوالاتی که میپرسیدند رو انشاء الله در همین پست ها جواب میدیم و گفتیم که آشناشون کنیم با فضای طلبگی .
خیلی تشکر میکنیم از همه عزیزانی که در پست های قبلی نظر گذاشتند و در بحث شرکت کردند .
خب دیگه زیاد حرف نزنم اینجا که منبر نیست !
ما طلبه ها یک زندگی متفاوت داریم البته جزء انسان ها هستیم ها چون بعضی فکر میکنند که ما ها ازشون جدا هستیم ، نه بابا ما ها همه باید از آخر روی یک سنگ غسال خونه دراز بکشیم .
طلبگی شغل و کار و . . . نیست بلکه یک عشق است که باید با آن زندگی کرد .
خودتون بهتر میدونید که گاهی باید عاشق ( طلبه ها رو میگم ها ! ذهنت جای دیگه نره ) زندگی و مال و جان و همه چیزش رو برای معشوقش فدا کرد .
اگر انسان بتونه با این دید وارد حوزه بشه خیلی عالیه یعنی بدونه که اگر میخواد طلبه بشه باید با تمام هستی اش مشغول این عرصه بشه ، دقیقا مثل یک عاشق .
و موفقت یک طلبه هم همینه چون خیلی ها میان وارد حوزه میشن و نمیدونند که میخوان چیکار کنند یا اصلا برای چی وارد حوزه شدند بعد از چند سال درس و بحث میبینیم که از حوزه خارج میشوند .
بنده های خدا چون هدف خودشون رو مشخص نمیکنند که برای چه چیزی وارد حوزه شدند اینکه ملت بهش بگن آیت الله ، حجة السلام ، قاضی و هزارتا صفت دیگه که تو عصر ما تا دلتون بخواد همه به خودشون میگیرن!
پس اولین نکته برای ورد به حوزه مشخص کردن ماهیت طلبگی هست .
یعنی باید بدونید که طلبگی یک سری لذت هایی داره و یک سری تلخی ها ، توی این حوزه چندی تن بهشتی هستند و چندی تن جهنمی !
اره ، تعجب نداره اتفاقا طبقه ای از جهنم برای علماء ساخته شده .
یک روایت داریم که اذا فسد العالِم فسد العالَم مقصود اینه که اگر یک عالِم و آیت الله فاسد شد عالَم و دنیا رو الفاتحه میکنه و همه گمراه میشن .
توی این طلبگی شاید بدنت تکه تکه شد یا اینکه توی سرت سُرب بریزن ، آتیشت بزنند و هزارتا جنایت دیگه . (به نظرم حتما این کلیپ رو تماشا کنید داستان کوتاه و مفید از سرنوشت یکی از علماء که رو سرش سرب میزن، اینجا رو کلیک کنید)
نترس عزیز ، توی همین حوزه کسانی هم بودند که چنان در پیش امام زمان علیه السلام عزیز شدند که حضرت اون رو به برادر خطاب میکنه .( اینجا رو هم کلیک کنید تا بیشتر بدونید)
و بهترین راه برای نزدیک شدن به خدا و امام زمان همین راه است البته به شرطها و شروطها و این متون از شروطش هست .
چون همین اول راه نترسین داستان هایی از علماء که بسیار مهم و دارای نکته هست رو نمیگم و بعدا انشاء الله سر فرصت صحبت میکنیم با هم .
نمیدونم چی شده که توی این دوره همه میگن مشکلات تقصیر همین شما آخونداست .
نون گرون میشه میگن آخوندا ، سبزی گرون میشه میگن آخوندا و . . .
بابا آخه همه آخوندا که مسئول و رئیس جمهور نیستن ، همه که بد نیستند ، همه که فلان نیستند .
زمان خود حضرت امیرالمومنین علیه السلام هم آدم هایی وجود داشتند با اینکه در کنار خود امام زنده و حجت خدا بودند اما از آخر به شمشیر خود حضرت به هلاکت رسیدند مثل همین خوارج.
پس بد رفتاری و بد عملکرد بعضی از آخوند نما ها نمیتونه دامن تمام طلبه ها رو بگیره.
میخواستم این رو بهت بگم که توی این راه خیلی از تهمت ها ، ناسزا و فحش و . . . رو هم میشنوی و این یکی از سختی های طلبگی هست اما در صورت مشخص شدن ماهیت طلبگی این اذیت شدن راحت میشه چونکه پیغمبر ما هم دقیقا همینطور اعراب نادان و جاهل اذیت میکردند !
الان زندگی طلبگی توی این دوره یعنی تلاش و کوشش (تازه این کمترین کاری هست که باید انجام بدیم با این همه امکاناتی که در اختیار ماست)
ما که مشهد هستیم توی حوزه ها معمولا از اول صبح شروع به مباحث درسی میکنند تا ظهر و بعد هم یکی دو ساعتی استراحت و دوباره مشغول مطالعه و مباحثه میشن تا اذان مغرب و عشاء .
* البته به طور مشروح بعدا این ها رو خدمتتون عرض میکنم *
تازه بعد نماز مغرب هم مشغول کار های علمی میشن اما خب به دوستان جدیدی که وارد شدن حق میدیم سال اول که زیادی خودشون رو خسته نکنند .
بالاخره عزیزان میخواستم فکر کنم کمی از ماهیت طلبگی براتون واضح شد که توی این دنیای طلبگی چه خبرایی هست و چیکار میکنیم که البته در پست های بعدی به طور بییشتر توضیح خواهیم داد .
پس نکته اول بحث این شد که ماهیت و زندگی طلبگی رو برای خودمون قبل از ورود به حوزه مشخص کنیم که بعدا دچار مشکلات و گرفتاری نشویم .
ماهیت طلبگی هم : کوشش و تلاشی که با عشق همراه باشد تا موفقت آمیز باشه .
انشاء الله در پست بعدی درباره هدف طلبگی کمی صحبت خواهیم کرد .
ببخشید دوستان اگر خلاصه هست چون دیگه بیشتر از این بخوایم صحبت کنیم ملول آور میشه وشما هم از ما بیزار میشین .
البته هر چند از دوستان پیام داده بودند که چرا اینطوری مینویسی و یکم علمی تر باشه ، اما حقیقتا باید عرض کنم که ما اینجا زیاد قصد نداریم مباحث رو علمی کنیم بلکه میخوایم این مباحث دوستانه باشه چون مباحث علمی رو شاید همه رفقا علاقه نداشته باشن.
البته از دوستانی که پیام داده بودند و تشکر کرده بودند هم بسیار ممنون هستیم.
منتظر نظرات ، پیشنهادات و انتقادات شما بزرگواران هستیم .
خدانگهدار تا پست بعدی انشاء الله
۲
۰
۹۲/۰۷/۰۳